برای دسترسی و بررسی این ماشینها زحمت زیادی نداشتیم، تقریبا در هر آشنا و فامیل و دوست و اطرفیانتان تقریا یکی از همین مدلهای چینی نه چندان دلچسب را در اختیار دارند و سوار میشوند، لازم است توضیح بدهیم که برای بررسی بهترین مدل موجود هر کمپانی فعال در کشور را برای بررسی میدانی انتخاب کردیم، البته یادتان باشد هیچکدام از این خودروها شاسی بلند نیستند و در اصطلاح کراس اورهای شهری هستند و یک خودروی شاسی دارای دو قسمت مستقل به نام شاسی و بدنه است در حالی که در این اتومبیلها اجزای ماشین روی بدنه سوار میشوند و شاسی در این خودرو ها وجود ندارد.
بگذارید صاف برویم سر اصل مطالب یعنی بررسی ماشینها، در ابتدا از باورهای غلط عامیانه میگذریم که مثلا فلان ماشین و فلان ماشین در یک کلاس هستند و فلانی در یکلاس دیگر، این نوع تقسیم بندیها در باورهای عموم کاملا غلط است، معمولا بیشتر مردم وضعیت ظاهری خودرو را ملاک این کلاسبندیها میدانند که عموما هم غلط است، مثلا مردم از نظر جثه جک اس ۵ را یک کلاس متفاوت از چانگان سی اس ۳۵ میدانند چون فکر میکنند که جک خودروی بسیار بزرگتری است در حالی که این اشتباه است و چانگان در ارتفاع از جک اس ۵ بلند تر است و فقط در طول از جک کوتاهتر محسوب میشود، یا تیگو ۵ و هایما اس۷ را در یک کلاس میدانند در حالی که تیگو دارای یک موتور قدیمی تنفس طبیعی یا معمولی است و هایما دارای یک موتور توربوشارژ یا پرخوران جدید که اصلا هم مشابه نیستند!
در ابتدا سراغ بزرگ و کوچک عامیانه این لیست میرویم، در ابتدا سوار چری تیگو ۵ شدیم که این روزها در خیابان بیشتر میبینیم، در بررسی این ماشین اولین نکته ای که توجه هر کس را جلب میکند طراحی زیبای این ماشین است، این بلند قامت چینی البته عرض کمی دارد اما طراحی جلو و عقب این خودرو زیبایی خاصی به آن میبخشد و فقط عرض کم این خودرو میتواند مثل همه شاسی بلندها خطر چپ کردن این ماشین را در شرایط دشوار خاطر نشان سازد، از طراحی بیرونی که بگذریم در طراحی داخلی این خودرو فرق زیادی با بقیه چینیهای هم رده ندارد و از متریال متوسط رو به پایین در این خودرو استفاده گردیده است، فضای سرنشینان جلو خوب است اما از آنجا که طراح این خودرو قسمت عمده طول این خودرو را به صندوق عقب اختصاص داده فضای پای سرنشینان عقب کمی نسبت به جثه خودرویی با این ابعاد اذیت کننده است.
حالا نوبت به تست درایو خودرو میرسد، در کمال تعجب بر خلاف ظاهر زیبای این خودرو در باطن و شرایط فنی و سواری این خودرو بسیار نا امید کننده است! اگر فکر میکنید کمی در حق این خودرو ظلم کرده ایم پس تحلیل ما را کامل بخوانید!
در لحظه استارت صدای موتور در کابین قابل قبول است اما این فقط شروع ماجراست و زمانی که ماشین به حرکت می افتد بیشتر از هر خودرویی که فکرش را بکنید صدای موتور به داخل کابین می آید، از این نظر حتی کابین یک سمند صفر بیشتر نظر شما را جلب خواهد کرد، شروع حرکت علی رغم شتاب پایین خوب است اما نکته بد ماجرا آنجاست که هر چقدر بیشتر گاز میدهید شتاب ماشین بیشتر نا امیدتان میکند، این خودرو بخاطر استفاده از یک مدل گیربکس cvt ضعیف همخوانی و هارمونی خوبی بین موتور و اتقال قدرت آن به چرخها را ندارد و با اینکه از یک موتو دولیتری بهره میبرد شتاب آن بسیار نا امید کننده است.
نکته بدتر ماجرا اینجاست که هرچقدر به پدال گاز فشار وارد کنید فقط صدای موتو بیشتراعصابتان را بهم میریزد و اتفاق خاصی رخ نمیدهد، اگر با ماشینهای دنده اتوماتیک رانندگی کرده باشید متوجه میشوید که در این گاز خوردن انتظار دارید ماشین با تعویض دنده شما را از شر دور موتور بالا خلاص کند اما گاز اضافی در این ماشین بیشتر زیاد شدن صدا و دور موتور را به همراه دارد تا قدرت گرفتن دنده و بالاتر رفتن شتاب! و با این گیربکس خنگ استفاده از حالت اسپورت این شرایط را برای راننده بدتر هم خواهد کرد!
از گیربکس تسمه ای cvt این ماشین که بگذریم این خودرو در سال ۲۰۱۸ هنوز تسمه تایم دارد و همیشه میتوانید به لرزش افتادن موتور در آینده نزدیک را هم امیدوار باشید و اینکه چنین خودرویی بجای فرمان برقی هنوز مجهز به یک فرمان ساده هیدرولیک است بیشتر شما را نا امید خواهد کرد.
هرچند فرمان این خودرو بیش از اندازه خشک نیست اما به لطف استفاده ناشیانه از یک لاستیک فاق بلند خشک که کمپانی سعی کرده ارتفاع خودرو را از طریق همین لاستیکها بالا ببرد رانندگی خشک و خسته کننده ای را به شما نوید میدهیم، هرچند تعویض این لاستیک با یک لاستیک کره ای نرم میتواند از خشکی این رانندگی بکاهد اما ترفند ناشیانه چری به جهت استفاده از چنین لاستیکی برای خودرویی که بیشتر ارتفاع دارد تا عرض مناسب، هندلینگ نسبتا ضعیفی را به همراه دارد که همین موضوع باعث ضعف چپ شدن این خودرو در شرایط نامناسب خواهد بود.
به جهت کمبود زمان در کل اگر قیافه یک ماشین برایتان مهم است و نرمی و هندلینگ و صدای کابین مناسب برایتان اهمیت ندارد تیگو ۵ بخرید اما اگر این نکات اذیتتان میکند حواستان باشد این ماشین جمیع این مشکلات را همزمان و یکجا دارد و شاید به زودی با نسخه فیسلیفت این خودرو که کلا خودروی متفاتی از نظر ظاهر و مشخصات فنی و موتور است عوض گردد که شاید این توقف تولید چندان به نفع شما نباشد!
خودروی بعدی در این بررسی چانگان CS35 است که هرچند با قیمت بین ۸۴ تا ۹۰ میلیون زمانی جز گرانقیمت ترین چینیهای بازار این بود اما با قرارداد داخلی سازی سایپا حالا این ماشین رقابتی ترین قیمت در بازار را دارد و احتمالا قرر ست حالا حالاها در ایرن تولید شود.
اولین نکته ای که با شندین نام چانگان به ذهن میرسد این است که این خودرو احتمالا شاهد نقض آنچنانی نیست، چرا که ۵ خودرو و خودرو ساز چینی، هاوال، چانگان، ام جی، جیلی و بی وای دی، پنج برند برتر چین و تنها برندهای جهانی این کشور در کلاسهای جهانی هستند و تا کنون بر خلاف دیگر کمپانیها خودروی چین اشکالازت چندانی در آنها دیده نشده است.
هرچند چانگان معمولا جز خودروهای رده بالا و لوکس کشور چین محسوب میشود اما سی اس ۳۵ از اقتصادی ترین مدلهای این کمپانی است و مدلهایی مانند CS55,75.95 همگی از قیمت بسیار بالاتری (اگر قرار باشد در ایران حضور یابند) برخوردار میباشند، ظاهر این خودرو در کل زیباست، هارمونی مناسبی بین طراحی جلو وعقب این خودرو وجود دارد و نکته مهم اینکه همانند دیگر محصولات چانگان این خودرو کپی از هیچ خودروی دیگری نیست و شاید فقط تا حدی در پشت شبیه به خودروی توسان باشد.
این خودرو در ارتفاع و عرض هارمونی خوبی دارد اما در طول میتوان گفت کمی قسمت صندوق آن کوتاه است، وقتی داخل کابین شوید از فضای مناسب داخل آن متعجب میشوید که چقدر این خودرو برای سرنشینان راحت است و این حس در بیرون ماشین اصلا به شما منتقل نمیشود، همانطور که گفتیم این خودرو در ابعاد نزدیک به دیگر چینیهای مورد بحث است و نوع طراحی کمی آنرا کوچک نشان میدهد در حالی که اینگونه نیست و ابعاد به غیر از طول مشابه هستند و همین باعث شده فضای نشستن و پا برای سرنشینام جلو و عقب قابل قبول باشد.
اما این خودرو هرچقدر در طراحب فضای سرنشینان موفق عمل کرده فضای صندوق عقب آن نا امید کننده است و طراح بیشتر فضا را برای سرنشینان در نظر گرفته وبرای راحتی در پارک کردن های شهری از طول صندوق کاسته است، اما این خودو مانند دیگر خودروها بخاطر ارتفاع بیشتر از لاستیک های قناس ضریب ارتفاغ ۶۵ مانند تیگو استفاده نکرده و با یک رینگ بزرگ ۱۷ اینچی و لاستیک فاق ۵۵ ظاهر اسپورت و رانندگی نرم برای این کابین را رقم زده است.
در زمان شروع بر خلاف دیگر همتای چینی این خودرو ما را متعجب کرد، موتور آن بسیار بی صدا و حتی در دورهای موتور بالاتر قابل قبول بود و سواری نرم آن همانند یک سدان لذت بخش و راحت بود، شتاب اولیه این ماشین برخلاف تصور از یک موتور ۱۶۰۰ بیشتر از حد تصور بود و این موضوع مدیون تکنولوژی خاص بلو کر میباشد که با تکنولوژی شرکت فورد و روشی مشابه یک سوپر شارژ هوای بیرون را قبل از دمیدن به موتور از طریق خنک کردن متراکم کرده و با پاشش یکنواخت سوخت در سیلند و تراکم بیشتر قدرت قابل ملاحظه ای را برای این موتور ۱۶۰۰ ایجاد میکند که به راحتی به پای یک موتور دو لیتری میرسد و هرچند مانند یک موتور توربوشارژ شما را راضی نمیکند اما خوب و قابل قبول میباشد.
این خودرو مجهز به یک گیربس ۴سرعته تمام اتومات ساخت شرکت آیسن ژاپن است که به جهت معروفیت خاص این شرکت تعویض دنده ای روان را برای آن پیشبینی میکردیم که البته با توجه به استفاده از تکنولوژی اور درایو دنده اضافی مابین دنده ها رانندگی با این خودرو بسیار نرم و لذت بخش بود.
از طرف دیگر جای تعجب است که چرا سایپا بیشتر موارد روی این خودرو را به عنوان آپشن در نظر گرفته و شما مجبورید از مدیای مناسب گرفته تا دوربین دنده عقب و سینی موتور و حتی کفی زیر پا را خودتان تهیه کنید و هرچند قیمت همه اینها و دیگر آپشنهای دلخواه سر جمع بیشتر از سه یا چهار میلیون نمیشود اما مجبورید بعد از تحویل خودرو مجدد آنرا به نمایندگی ببرید تا برایتان نصب کنند!
البته در کنار این موارد این ماشین دارای زنجیر تایم و فرمان برقی میباشد که بیصدایی را برای خودرو به ارمغان آورده و اگر لاستیک آنرا با یک لاستیک کره ای تعویض کنید شاید دیگر صدایی از این ماشین نشنوید و در استفاده از گیربکس اوتوماتیک هم خست بخرج نداده تا از یک گیبربکس انتقال پیوسته ساده استفاده کند و جالب اینکه این خودرو تا کنون خرابی برای گیبرکس آن طی چند سال گذشته گزارش نشده و اگر بدانید یک گیربکس اتوماتیک برای هر خودرو بین یک سوم تا یک چهارم قیمت خودرو گاه برایتان آب میخورد این موضوه حایز اهمیت بیشتر میشود.
در کل برای این خودرو هم باید بگوییم که با توجه به قیمت رقابتی این خودرو دارای ارزش خرید بالایی است و به اصطلاح بیشتر از پولی که میدهید آش میخورید و با توجه به بازار دسته دوم بسیار خوب این خودرو و افت حداقل قیمت بر خلاف دیگر چینیها اگر حال بردن ماشین بعد از تحویل برای نصب آبپشن به نمایندگیها را دارید بهترین گزینه و انتخاب خواهد بود.
سومین ماشین این بحث جک اس ۵ خواهد بود که از نظر ظاهر شباهتهایی به چانگان در ابعاد و فضای داخل دارد اما گذشته از ارتفاع کمتر طول آن بیشتر است و از این جهت مشکلی بابت صندوق عقب نخواهید داشت هرچند شاید کمی جای پای سرنشینان عقب محدود باشد! اما در کل جک اس ۵ در طراحی ظاهر هارمونی خوبی دارد و به نظر زیباترین طراحی را از آن خود کرده است.
اما داخل کابین همچنان متریال معمولی است و با ورود به کابین و ندیدن برخی امکانات مثل کروز کنترل روی خودرویی در این بازه قیمت متعجب خواهید شد! در شروع باید بگوییم که صدای کابین در این خودرو بسیار کم و رضایت بخش است.
بعد از حرکت و گرفتن شتاب متوجه شتاب موتور توربو در این ماشین خواهید شد اما همانطور که میدانید شتاب خوب موتورهای توربو یا پرخوران گذشته از حس سرعت حس هزینه و استهلاک را نیز بخاط دمیدن پر فشار هوا و استفاده بیشتر از ظرفیت موتور القا میکند و موتور این ماشین و سیستم توربوی آن تا کنون شاهد خرابیهای متعددی هم بوده است و در کنار آن مصرف سوخت بالای این خودرو که گاهی تا ۱۵ لیتر هم میرسد کمی برایتان آزاز دهنده خواهد بود.
همانند تیگو بخاط داشته باشید که موتورهای دو لیتری همیشه در خطر توقف تولید قراردارند و توقف و جایگزینی این خودروها با نمونه های جدیدتر همیشه وجود دارد و از این بابت خطر افت قیمت نیز این ماشینها را تهدید میکند.
در مورد گیربکس این خودرو جعبه دنده ۶ سرعته ۲ کلاچه آلمانی متعلق به شرکت جک هرچند راضی کننده است اما به نظر میرسد که هارمونی خوبی با موتور ندارد و به همین جهت شتاب بیشتری از این خودرو انتظار میرفت که اینگونه نشد هرچند که تعویض دنده ها خوب و با سرعت انجام میشد و نوید یک سواری خوب را به شما میدهد.
در کل اگر با مصرف غیر قابل قبول بنزین در جک و خطر توقف تولید آن مانند دیگر همتاهای این شرکت مشکلی ندارید جک اس ۵ یک گزینه خوب برای ماشین بازانی است که میخواهند تجربه راننگی با یک چینی را در قیمتهای بالای امروز برای خود ورق بزنند.
اما خودروی بعدی این بررسی هایما S7 است که پیشتر با یک موتور ۲ لیتری تنفس طبیعی عرضه شده بود که بسیار نا امید کننده بود و امروز این موتور جای خود را به یک موتور ۱.۸ لیتری توبوشارژ داده که سرعت و شتاب خوبی را برای این ماشین به ارمغان آورده و البته همچنان استهلاک خودروهای توربو را نیز به همراه دارد.
در وضعیت ظاهری باید بگوییم که این خودرو در همان نگان اول واقعا زشت است، گویی کمترین ذوق و ظرافت و وقتی برای طراحی این ماشین بخرج داده نشده و تنها سعی شده یک ماشین بزرگ طراحی شود فاقد هرگونه المان زیبایی برای یک کراس اور شهری! اگر با ارفاغ از ظاهر جلوی این خودرو به واسطه جلوپنجره تقریبا قابل قبول آن بگذریم ظاهر عقب این خودرو در بدترین شکل ممکن بدترکیب است و از ظاهر ساده گرفته تا کشیدگیهای بی جهت و بدون هر گونه وسایل تزیینی و چراغ عقب فوقالعاده ناهمگون و غیر هموار و زشت این خودرو برای ظاهر بجر جثه بزرگ آن هیچ حرفی برای گفتن ندارد.
همچنان مانند تیگو عدم همخوانی عرض و ارتفاع و استفاده از لاستیک فاق بلند برای بلند تر شدن در این ماشین دیده میشود، از ظاهر بیرونی که بگذریم البته فضای داخل کمی متفاوت است و هرچند هنوز شباهت به بقیه هم قطارهایش دارد اما چرم دورنگ و کلیدهای مختلف به شما نوید آپشنهای بیشتر را میدهد.
در لحظه حرکت این ماشین با مشکل خاصی مواجه نیست اما بخصوص وقتی موتور توربوی ۱.۸ لیتری این ماشین وارد عمل میشود شما را شگفت زده میکند و هرچند در مقابل رقبای خارجی پرسرعت اصلا حرفی برای گفتن ندارد اما شتاب این ماشین به عنوان یک چینی سنگین وزن قابل قبول است.
صدای کابین خیلی آزار دهنده نیست اما در سرعتهای بیشتر صدای موتور داخل کابین شنیده میشود و کاملا متوجه کارکرد سیستم توربوی این ماشین خواهید شد.
البته متاسفانه هایما جز ناشناخته ترین خودروهای چین است و احتمال خرابیهای مختلف مثل میان رده و پایین رده های چین برای آن وجود دارد و این خودرو از همان ابتدا و در هنگام تستهای اولیه ایران خودرو هم باشکست اکسل عقب و انتشار عکس آن خبرساز شد و هرچند سعی شد این نقص به اشتباه راننده مرتبط شود اما انتشار تصاویر بعدی از خودروی اکسل شکسته مشتریان نیز نگرانیها برای این خودرو را بیشتر کرد.
اما این فقط شروع ماجرا بود و سوختن متعدد واشر سرسیلندر در این خودرو که بسیار هم مهم بود بلاخره ایران خودرو را مجبور کرد برای رفع این نقص در سال ۹۶ فراخوان بزند که هرچند سعی شد این مشکل هم در خبرها به نقص درب باک این خودرو چسبانده شود که تا حد زیادی خنده دار بود اما این نقص متاسفانه با ضریب کمتر در تولیدات این خودرو مشاهده میشود، از طرفی خودرویی با این وزن از ترمزی نسبتا ضعیف رنج میبرد که اصلا مناسب این خودرو نیست و نوید رانندگی ایمن را بر خلاف ظاهرش به شما نمیدهد.
این نکته زمانی پررنگ تر میشود که بفهمید این خودرو در هیچ موسسه معتبر تست و بررسی امنیت خودرو تست نشده است و تصاویر منتشر شده از تست تصادف و اطلاعات فنی تست این خودرو ساختگی بوده و مربوط به این خودرو نیست و از آنجا که برادر کوچکتر این خودرو یعنی هایما S5 همین تستها را به انجام رسانده ما را نگران میکند که وجود نقصهایی در این خودرو مانع از انجام این تستها شده که همان ضعف ترمز، ضعف در اکسلها، ضعیف بودن ستونهای H این خودرو و عدم همخوانی عرض و ارتفاع این خودرو میباشند.
نکته جالب دیگر اینکه گذشته از نرمی تعویض دنده در این خودرو به جهت عدم همخوانی گیربکس و موتور در این خودرو شما معمولا به دنده های بالاتر نمیرسید و دنده ۶ گیربکس کره ای آن تقریبا به عنوان یک دکوری روی خودرو جا خوش کرده که البته با آپدیت این ماشین این نقص برطرف میشود اما از شتاب تهاجمی ماشین نیز کاسته میشود که نشان از ضعفهای عمده این برند است.
اما در کل این ماشین امروز یک ماشین پرشتاب محسوب میشود که اگر نگران خرابیهای مختلف این خودرو بردن این ماشین به نمایندگیها برای باز و بسته شدن اجزای اصلی خودرو نیستید میتوانید این ماشین را برای استفاده خود برگزینید تا از شتاب آن لذت ببرید.
در پایان نوبت به لیفان x60 اتوماتیک میرسد که قبلا نسخه دستی آن چند سال پیش عرضه شده بود که هرچند در زمان خود خودروی بدی نبود اما نداشتن دنده اتوماتیک و برخی اشکالات برای این خودرو دردسر ساز شده بود، حالا البته گذشته از قدیمی شدن این خودرو آنرا به یک گیربکس نه چندان خوب cvt مجهز کرده اند که به زور خوراندن این گیربکس به این خودرو آنچنان جواب نداده و شتاب و رانندگی این ماشین احتمالا شما را اصلا راضی نخواهد کرد، مگر اینکه این خودرو اولین خودروی اتوماتیک و غیر وطنی شما باشد.
ظاهر این خودرو شکلی ساده دارد و جای متریال خوب در کابین آن همچنن خالی است و این خودرو بیشتر آپشنهای لازم برای یک کراس اور خوب را بههمراه ندارد، برای ما که تجربه رانندگی با لیفان ۸۲۰ را هم داشته ایم لیفان X60 برخلاف برادر دیگر خود آنچنان حرفی برای گفتن نداشت.
کیفیت مونتاژ و رنگ در این خودرو به واسطه مونتاژ کننده چندان قابل قبول نیست اما این خودرو به واسطه قیمت پایین و خدمات تقریبا خوب میتواند یک گزینه برای انتخاب باشد و از آنجا که نقاط قوت کمی در این خودرو موجود بود به همین مقدار بسنده میکنیم.
در کل در این بررسی ما خودروهای چانگان، جک و هایما را دارای ارزش خرید بیشتری ارزیابی میکنیم و دو خودروی تیگو و لیفان در انتهای این لیست جای میگیرند و هنوز باید برای بررسی خودروهای جدیدتر و البته صاحب نام مثل هاوال اچ ۲ و بی وای دی s6 زمان گذاشت، البته باید در نظر بگیریم که بسیاری از موارد تعیین کننده در انتخاب خودروها به سلیقه شخصی و قیمت خرید خودرو برمیگردد و به همین خاطر هر کدام از این خودروسازان سعی کرده اند جایگاهی برای خود در بازار ایران دست و پا کنند و به لطف قیمتهای بالای خودروهای روز دنیا تا کنون موفق نیز بوده اند.
«آژانس خبری شهرستان صومعه سرا – خبرگزاری صومعه سرا»